روزهای شلوغه بیکاری!

ساخت وبلاگ
کلی کار دارم و بیشتر از اونا ایده و برنامه! عملا به هیچکدومشونم نمیرسم!!!

تو پخت و تزئین کیک مهارت و تجربه نسبتا خوبی پیدا کردم. کیک تولد خواهری امسال عالی بود! خودم تا به حال همچین طعم لذیذی از کیک نچشیده بودم 

بالاخره ایراد پخت شله زردامم پیدا کردم! ان شاءالله میخوام خیرات برای مامانم و بقیه عزیزام که از دنیا رفتن بپذم.

دندونپزشکی ام رفتم چند بار واسه پر کردن دندونام! دندونای عقلم خراب شدن و بقیه رم به خرابی رسونده بودن 

آقای دکتر علم هم قراره دهم ماه دیگه بیان تهران. یه سه هفته دیرتر از چیزی که انتظارش و داشتم

دیگه تقریبا عادی و تکراری شده! توکل به خدا 

وضعیت کنترل ادرارم همونیه که بود! ولی حس میکنم حال مثانم بدتر شده و نیاز به دارو داره. ماهیچه هاش میگیره و خیلی زود برای تخلیه ادرار فشار میاره. دیشبم تب کردم.احتمالا عفونت ادرارم شدید شده 

دلم بدجور برای مامانم تنگ شده 

دقیقا ذهنم مثل همین پست آشفتست...  البته از بیشتر مواردش فاکتور گرفتم 

زندگی خصوصی یک بیمار اکستروفی...
ما را در سایت زندگی خصوصی یک بیمار اکستروفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : plifebexstrophypa بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 17:51